انتظارمابراى داشتنتانتظارمابراى داشتنت، تا این لحظه: 18 سال و 3 ماه و 16 روز سن داره
وبلاگ من وبلاگ من ، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره
مامانی مامانی ، تا این لحظه: 41 سال و 1 ماه و 4 روز سن داره

در انتظار يه فرشته ناز

جواب آزمايش و غافل گيرى من

1393/7/15 22:18
نویسنده : سيدفاطمه
482 بازدید
اشتراک گذاری
سلاااام مامانى خوبى عزيز دل مادر مامانى من دقيقابايدنه روز پيش پرى ميومد كه نيومده بود انقده خوشحال بودم گفتم ديدى كه اين ماه ديگه جواب گرفتم بدون دوا دكتر ته ته دلم يه شور غوغايى بود كه نگو انقده ذوق داشتم البته يكم ديگش ميگفتم نه شايد اشتباه كنم ديشب زينب جون دوست بسيار مهربون دوست داشتنى من گفت برو بيبى چك بخر منم با چه شگردى رفتم تا داروخونه البته بادوستم هماهنگ كردم بماند چقدر استرس داشتم ولى نبود به بابايى نگفتم چون هم قند داره و هم دلش علكى خوش ميشدخلاصه دلم طاقت نياورد امروز صبح رفتم آز دادم البته صبح كه نه تا بهانه جور كنم شد ظهر انجام دادم گفتن جوابش ساعت چهار حاضره تا چهار به من چى گذشت بماند نقشه كشيدم كه برم بازار يه كفش كوچولو بخرم با يه كارت پستال كه غافل گيرش كنم بعد يه كار مهمى پيش اومد رفتم كارم طول كشيد دل تو دلم نبود بعد خلاصه رفتم گرفتم بتاش 56بود خانمه ميگفت چند روز ديگه بيا كه مطمئن شى مثلاپنج شش روز ديگه آخه مشكوك بود انقده خوشحال بودم دست پاهام ميلرزيد نميدونى چه حالى داشتم بعداومدم خونه توراه به زينب جون زنگ زدم و اين خبر گفتم خيلى خوشحال شدخيلى بعد بازم به بابا نگفتم و خوب شد كه نگفتم آخه خوشحالى من زمانش چقدر كم بو د خدايا ………… —————— آره مامانى چقدرخوب اومدى غافل گير كردى ولى زود دل كندى ازم مامانى انقده گريه كردم چشام باد كرده بيچاره بابا ترسيد گفت چى شده درد پريودم بهانه كردم د دست پاهام يخ يخ هستش الانم اومدم حال ندارم بنويسم ولى چون ميخاستم بدونى كه چقدر بى وفا هستى فكر دلمو نكردى چى بهم گدشت بماند وقتى به طور وحشتناكى پريودشدم آخ به كى بگم اين دردامو ديشب كه داغون بودم از كار زن عمو برو نوشته قبليمو بخون ولى ديشب ننوشتم كه قراره امروز با خبر خوب بيام كه نشششششد ⒇⒇⒇⒇⒇⒇⒇⒇⒇⒇ من برم چون انقده دز زير شكم دارم كه از درد حالت تهوع دارم شبت بخير بى وفاااااااااااااا
پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (7)

مامان آینده
16 مهر 93 0:30
سلام عزیزم غصه نخور این روزای انتظار هم تموم میشه و میگذره ببین حکمت خدا چی بوده قوی باش منم منتظر نی نی هستم خوشال میشم به وبلاگ منم سر بزنی " گرچه شب تاریک است ، دل قوی دار سحر نزدیک است "
یه مامان خوشحال(یه مامان منتظر)
16 مهر 93 18:45
سلام سیده فاطمه جان انشا الله بزودی به حق جدت نتیجه میگیری بعضی مردم همیشه حرف برای گفتن دارن و دل شکستن کارشونه نمیدونم چرا از خدا نمیترسن ممنون از تبریکت و اینکه به وبم سرزدی دوست عزیز
مامان آینده
17 مهر 93 0:38
سلام عزیزم ممنون از اینکه لینکم کردی منم امیدوارم که دوستای خوبی واسه هم باشیم و تو این روزای انتظار و دلهره بتونیم پشت هم باشیم و به همدیگه کمک نیم و انرزی بدیم خدا هم پشت و پناه همه مامانای منتظر هست انشااالله همه به آرزوشون برسن
زهرا
17 مهر 93 12:30
نگران نباش عزیزم انشاالله زودی نی نی خوشگل میاد توی دلتو اونوقت محکم می چسبه بهت مواظب خودت باش دوستم آنقدر هم به حرف های بی خود این آدم های نفهم توجه نکن
آیداکوچولو
17 مهر 93 20:57
سلام خاله دعا میکنم هر چه زودتر خدا یه فرشته ی آسمونی بهتون هدیه کنه
سيدفاطمه
پاسخ
مرسى آيدا كوچولو خوشكلم ممنون خاله جون كه بهم سر زدى
مهدیه
18 مهر 93 22:27
سلام عزیزم ناامید نباش هرچی خدا بخواد همون میشه! منم برات دعا میکنم
مهتاب
19 مهر 93 12:51
عزیزم من بت یه دکتر معرفی میکنم کارش عالیع و صد درصد جواب میگیری تو رو خدا برو پیشش شک نکن کارش تضمینیه تو قمه اگع خواستی ادرس بیمارستانشو بت میدم