همينطورى & درج در ادامه مطلب
سلااااااااااام بر عزيز دل مادر خوبى فداى تو
امروز جات خالى بود جشن كادوئى دختر خالم بود چون اونا برا لنگرودن و عروسى دخترخالم هفت مهره وعروس بايد جهيزيه بخره و اطرافيان كادو هاشون بيارن و به عروس بدن خيلى با حاله
-خاله هاى من همش دعام ميكردن البته نه امروز هر وقت منو ميبينن ميگن انشاالله سال ديگه با نى نى كوچولوت بياى
وااااااااااااای جاى خالم كه مادر عروس باشه خيلى خيلى خالى بود خدا رحمتش كنه پارسال بيست هفتم ماه رمضان تصادف كرد و فوت شد بادهن روزه الهى براش بميرم دلم خيلى براش تنگ شده من همه خاله هامو دوست دارم ولى اين يكى بيشتر از همه
خلاصه از صبح اونجابودم و شب اومدم تازه هفدهم شهريور عروسى پسر خالمه خوش به حالم ميشه آخه عروسى پشت سر هم ما بين اين دوتا عروسى جشن دندونى بچه پسر خالمم هم هستش
راستى ببخش مامانى كه تو پست ديروزت عكس آپلود نشد نميدونم چرا اينجورى شد خاله فاطمه گفتش كه هر وقت ميخاى مطلب بزارى برم پيشش از كامپيوتر اون استفاده كنم دستش درد نكنه خوب مامانى من برم كه خيلى خستم شب زيبايت بخير
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی