و سلامى دوباره درج در ادامه مطلب
سلااااااااااام بر فرشته ناز زندگيم خوبى
خوب خداروشكر
مامانى جونم برات بگه كه از پريروز تا حالا اعصابم و حواسم بهم ريخته آخه من قبل از اينكه اين وبلاگ درست كنم و بنويسم وبلاگاى زيادى رو ميخوندم و يكى از از اونا وبلاگ على رضا جون بود و آوينا جون بود كه منتظر بودم آپ بشن كه متاسفانه ,متاسفانه تو سقوط هواپيما آوينا جون با پدرمادرش فوت ميكنن يعنى من شب روز نيست كه يادم نياد خدا رحمتشون كنه و به الهام جون [مامان على رضا ]كه دوست صميمى ايشون بودن تسليت همينطور به خانواده گراميشون
وااااااااااااى خداى من خيلى سخته سخت
,مامانى برا مادربزرگ آوينا جون خيلى دعا كن چون براى يه مادر بدترين چيز ميتونه باشه
من زياد خوب نيستم الان چند روزيه كه حالم خوب نيستش همش سر گيجه سر درد دارم بى خواب شدم ديگه امروز ميرم دكتر يك هفته بيشتره
راستى مامانى بالاخره بعد اين هواى گرم بد يه بارون عالى توپ باريد
و مامانى جمعه عروسى دعوته عروسى دختر خالمه
ديگه اينكه هنوز مشكل اينترنت خونمون حل نشده بابايى ميگه بزاريم ديگه مهر ماه كه ميبريم خونه جديد مون وصلش ميكنيم وخاله جون رفت اصفهان عروسى دوست صميميش كه جمعست خوب ديگه من برم كه خوابم مياد فردا كلى كار ريخته روسرم از آرايشگاه گرفته تا چيزاى ديگه
مامانى ميبوستت
بوسسسسسسس
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی